ما در ره عشق تو اسيران بلاييم، كس نيست چنين عاشق بيچاره كه ماييم. بر ما نظري كن كه در اين شهر غريبيم، بر ما كرمي كن كه در اين شهر گداييم. زهدي نه كه در گنج مناجات نشينيم، وجدي نه كه بر گرد خرابات برآييم. نه اهل صلاحيم و نه مستان خرابيم، اينجا نه و آنجا نه چه قوميم و كجاييم. حلاج وشانيم كه از دار نترسيم، مجنون صفتانيم كه در عشق خداييم. ترسيدن ما چون كه هم از بيم بلا بود، اكنون زچه ترسيم كه در عين بلاييم. ما را به تو سري است كه كس محرم آن نيست، گر سر برود سر تو با كس نگشاييم. ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است، بردار ز رخ پرده كه مشتاق لقاييم. شعر از مولوی
ما در ره عشق تو اسيران بلاييم، كس نيست چنين عاشق بيچاره كه ماييم. بر ما نظري كن كه در اين شهر غريبيم، بر ما كرمي كن كه در اين شهر گداييم. زهدي نه كه در گنج مناجات نشينيم، وجدي نه كه بر گرد خرابات برآييم. نه اهل صلاحيم و نه مستان خرابيم، اينجا نه و آنجا نه چه قوميم و كجاييم. حلاج وشانيم كه از دار نترسيم، مجنون صفتانيم كه در عشق خداييم. ترسيدن ما چون كه هم از بيم بلا بود، اكنون زچه ترسيم كه در عين بلاييم. ما را به تو سري است كه كس محرم آن نيست، گر سر برود سر تو با كس نگشاييم. ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است، بردار ز رخ پرده كه مشتاق لقاييم. شعر از مولوی
7 Comments:
At 11:52 AM, dena said…
کلی مبارکه!! خب منم بذار تو لینکات دیگه!:))
At 1:44 PM, hazhir said…
می گم مگه تو هم شعر می خونی ، بعیده خا دو نقطه دی
At 2:56 PM, niusha said…
baba in yasamano ke mibini,kolly khafane,injoory nigash nakon ke ghiafash hichiiiiiiii navafahme!:D
At 8:56 PM, yasaman said…
yani man shoma 2 ta ro bebinam,too alef 0 khafatoon mikonam!!!
At 6:41 AM, Anonymous said…
ما در ره عشق تو اسيران بلاييم،
كس نيست چنين عاشق بيچاره كه ماييم.
بر ما نظري كن كه در اين شهر غريبيم،
بر ما كرمي كن كه در اين شهر گداييم.
زهدي نه كه در گنج مناجات نشينيم،
وجدي نه كه بر گرد خرابات برآييم.
نه اهل صلاحيم و نه مستان خرابيم،
اينجا نه و آنجا نه چه قوميم و كجاييم.
حلاج وشانيم كه از دار نترسيم،
مجنون صفتانيم كه در عشق خداييم.
ترسيدن ما چون كه هم از بيم بلا بود،
اكنون زچه ترسيم كه در عين بلاييم.
ما را به تو سري است كه كس محرم آن نيست،
گر سر برود سر تو با كس نگشاييم.
ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است،
بردار ز رخ پرده كه مشتاق لقاييم.
شعر از مولوی
At 6:41 AM, Anonymous said…
ما در ره عشق تو اسيران بلاييم،
كس نيست چنين عاشق بيچاره كه ماييم.
بر ما نظري كن كه در اين شهر غريبيم،
بر ما كرمي كن كه در اين شهر گداييم.
زهدي نه كه در گنج مناجات نشينيم،
وجدي نه كه بر گرد خرابات برآييم.
نه اهل صلاحيم و نه مستان خرابيم،
اينجا نه و آنجا نه چه قوميم و كجاييم.
حلاج وشانيم كه از دار نترسيم،
مجنون صفتانيم كه در عشق خداييم.
ترسيدن ما چون كه هم از بيم بلا بود،
اكنون زچه ترسيم كه در عين بلاييم.
ما را به تو سري است كه كس محرم آن نيست،
گر سر برود سر تو با كس نگشاييم.
ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است،
بردار ز رخ پرده كه مشتاق لقاييم.
شعر از مولوی
At 8:59 AM, yasaman said…
mer30 az rouzbeh va anonymous. albate fekr konam joftesh rouzbeh bood.
Post a Comment
<< Home