شبانه ها

Monday, May 22, 2006

رويا

اون وقتا که بچه تر بودم ( البته الان هم بزرگ نشدم) خيلی اهل خيال پردازی بودم. می تونستم ساعت ها به يه جا خيره بشم و فکرم رو پرواز بدم. روياهای شبانه ام تقريباً حالت سريال پيدا می کرد.( شايد به خاطر همين اسم اينجا رو گذشتم شبانه ها). يه معلم داشتم که می گفت نوجوان ها تو سن 14، 15 سالگی چند تا مشکل پيدا می کنن. يکي اينه که دلشون مي خواد شبها زود بخوابن، يکی ديگه اينه که خيلي خيال پردازی می کنن. من شبها زود مي خوابيدم که خيال پردازی کنم ( 2 تا مشکل رو با هم داشتم!) البته به نظرم اين اصلاً مشکل نبود. وقتی که درس می خوندم به خودم به ازای هر 50 دقيقه درس خوندن 10 دقيقه فرصت می دادم که به هر چی که مي خوام فکر کنم. واقعاً شيرين بود. البته ممکن بود مشکلاتی هم داشته باشه. مثلاً آدم ها تو زندگی عادی اون جوری نباشن که تو روياهام بودن و اين می تونست از نظر روحی بهم ضربه وارد کنه. يا مثلاً اگه اين قضيه خيلی ريشه دار ميشد ممکن بود قاطی کنم که کدوم اتفاق ها تو واقعيت افتادن و کدوم ها تو خواب و خيال
ولی واقعاً لذت بخش بود. الان هم اين کار رو مي کنم ولی ديگه از اون جنس نيست، مقطعي شده. ای بابا، کجايی جوونی

انسان هرگز نمی تواند از رويا دست بکشد. رويا خوراک روح است. در زندگی بارها روياهامان را فروريخته می بينيم ولی بايد به ديدن رويا ادامه دهيم. اگرنه روح می ميرد

2 Comments:

  • At 6:53 AM, Anonymous Anonymous said…

    salam
    shoma ham ke moshkel e man ro darid ba chand ta tafavot.

    1-man shab ha zood nemikhabam
    2-be ezaye har 10 daghighe dars khoondan be khoodam ejazaeye 50 daghighe roya ro midam.
    vali man royaham ro hamin shekli doost dara.ba ye mahiyat e vaghei va shirin.doost nadaram avaz shan.hatta be gheimat e bozorg shodan.

     
  • At 1:10 PM, Anonymous Anonymous said…

    "salam"
    moshkel ine ke mamoolan ba roya hamoon ham tasmim migirim
    !

     

Post a Comment

<< Home